نمیدانم به چه دلیل به دنبال تغییر شخصیتتان هستید، مثل من از زندگی فعلی خسته شده اید و به مرز انفجار رسیده اید؟ یا صرفا از این که دائما برای رسیدن به خواستههایتان تلاش میکنید و شکست میخورید منزجر شده اید. اما این را میدانم که برای رسیدن به خواستهها هیچ تلاشی لازم نیست، کافیست ذهن مان را برنامه ریزی کنیم، تا اتوماتیک وار در جهت رسیدن به خواستههایمان دست به عمل بزند.
وقتی ذهنت برنامه ریزی نشده است
وقتی ذهنت به خواست و اراده خودت برنامه ریزی نشود، توسط برنامههای گذشته، حوادث شانسی، و تربیتهای ناخواسته شکل میگیرد. یعنی اگر برای خودت برچسبی انتخاب نکنی، و اگر تعیین نکنی که دوست داری رابطه دیگران با تو چگونه باشد؟ و در زندگی به چه چیزهایی دست پیدا کنی؟ سرگردان خواهی بود و هر کسی به میل و اراده خودش تو را بازی خواهد داد و رفتارهای نامناسبی از دیگران شاهد خواهی بود و در نهایت تسلیم برچسبهایشان خواهی شد.
تیک تاک ساعت، و زمانی که از دست میرود
اگر پستهای قبلی را خوانده باشی، بارها گفته ام که هرچه در درونت به آن دست پیدا کنی در بیرن از خودت هم انعکاسش را خواهی دید. یعنی بیرون از تو چیزی نیست جز انعکاس درونت. اما چرا چنین چیز سادهای را باور نداری، و برای یک تمرین 20 دقیقهای احساس جان کندن پیدا میکنی؟ چون تو حقیقتا جان میکَنی، به اکتشاف درون خودت میپردازی،و خودت را کندوکاو میکنی درواقع هر دقیقه فعالیت مغزی میتواند سخت تر از یک دقیقه فعالیت فیزیکی باشد.
بنابراین دائما از تمرین کردن فرار میکنی، سعی میکنی را با خوابیدن، خوردن، سرگرم گوشی بودن یا سرگردان بودن در فضای مجازی، و فعالیتهای کاذب دیگر بطور موقت دردهایت را فراموش کنی اما حاضر نمیشوی یک دقیقه بنشینی و ببینی اوضاع از چه قرار است.
اگر تمرین نکنی اگر تغییر نکنی...
دائما با خودت میگویی باید دست به عمل بزنم باید فلان کار را انجام بدهم باید برای زندگی ام برنامه داشته باشم باید برای رسیدن به خواستههایم تلاش کنم اما چرا تلاش نمیکنی اما چرا عمل نمیکنی اما چرا فلان کار را انجام نمیدهی؟ چون ذهنت برنامه ریزی شده است تا همان کارهای سابق را انجام بدهد و همان نتایج تکراری را بدست آورد و تو بصورت ارادی نمیتوانی به مبارزه با 95 درصد ناخودآگاه و غیرارادی ذهنت بپردازی.
راه حل ذهن ناخودآگاهت این است که مدتی را به تمرین و تلقین بپردازی، و روی ذهن ناخودآگاهت تاثیری بگذاری که در طول روز ادامه یابد.
تو بدبختی را حفظ هستی
بدون تلاش آگاهانه میتوانی بدبخت ترین موجود کرهی زمین باشی، میتوان در عمق اضطراب گرفتار شوی، میتوانی احساس یاس، نا امیدی، افسردگی داشته باشی، میتوانی احساس بازنده بودن داشته باشی و حتی این بازنده بودن را هم به هر طریق ممکن توجیه کنی مثلا به ژنتیک و محیط ربطش دهی و مسئولیت را از دوش خودت برداری و بگویی سرنوشتم همین بود.
پس چرا سرنوشت دیگران اینگونه نبود؟ پس چرا آنها تا آخرین قطره از شیرهی زندگی میمکند و در خوشی و لذت سرمست هستند؟ پس چرا تو فقط درد میکشی؟ پس چرا تو بازنده شده ای؟ چرا نمیتوانی موفق باشی؟
راه حل ساده است یا عزمت را جزم میکنی و تقدیرت را تغییر میدهی و یا اگر آنقدر معلول ذهنی هستی که نمیتوانی کنترل زندگی ات را بدست بگیری، برای رنج کشیدن بیشتر در میدان زندگی داوطلب نمیشوی و به این زندگی فلاکت بار، یکبار برای همیشه پایان میدهی.
تنظیم آگاهانهی ذهن و جسمت
روند کار را برایت ساده میکنم، برای اینکه ذهنت را از افکار کهنه و بدنت را از احساسات فاسد پاک کنی، یک راه حل طلایی پیش رو داری، صبح بعد از بیدار شدن از خواب 10 دقیقه تا 45 دقیقه به تمرین احساسات و افکار تازه (مطابق با هویت و خواستههایت) میپردازی و آنقدر تمرینش میکنی که حفظش شوی، و بعد که فهمیدی طعم احساسات و افکار تازه چگونه است در طول روز دائما و دائما خودت را روی اینها تنظیم میکنی. ثانیه به ثانیه. دم به دم. مراقبه ایی 24 ساعته. یعنی شبانه روزی مراقب خودت هستی که گرفتار شخصیت گذشته نشوی و خودت را روی شخصیت تازه تنظیم کنی تا آنقدر تکرار کنی که حفظ شوی و بدون تلاش آگاهانه و بصورت طبیعی همانگونه رفتار کنی که دوست داشتی و همان نتایج را از زندگی بگیری که دوست داشتی.