دیگران زندگی تجملی دارند، فلانی روابط خوبی با دیگران دارد، دیگری از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است و ... آیا وقتی حسادت میکنی متوجه شدهای که تصویرشان بارها و بارها توی ذهنت نمایان میشود؟ و این تصاویر باعث بی قراری و تنفرت از خودت و زندگی میشود؟
تصاویر، خاطرات و تمام افکار منفی را از ذهنت پاک کن
تو نخواهی توانست دقیقا مثل آنها باشی، آنها در شرایط متفاوت و تربیت متفاوت و محیط و زمان متفاوتی قرار دارند، همین حالا که مشغول تنفر ورزیدن هستی آنها کار دیگری انجام میدهند، و در همان حال که تو مشغول کار دیگری هستی آنها نیز فعالیت متفاوتی انجام میدهند. پس چرا این تصاویر را از ذهنت پاک نمیکنی تا ذهنت آشفته و بیقرار نشود؟ تمایلات کودکانه ات را رها کن تا طعم آرامش را بچشی.
بدنت را از احساسات منفی پاک کن
عادت کردهای که در ساعتهای مختلف، گرفتار احساسات منفی باشی، از تنفر تا حسادت و از احساس گناه تا اضطراب دائما سرگردانت میکنند، اما معمولا وقتی چنین احساساتی را تجربه میکنی به هیچ عنوان متوجه نیستی که گرفتار در یک احساس خاص شدهای و فکر میکنی تو همین احساسات هستی یعنی فکر میکنی تو مضطرب هستی، منفی باف هستی و ... اما متوجه نیستی که تو یک انسان هستی که لحظهای احساس اضطراب را تجربه میکنی و لحظهای منفی بافی میکنی اما هیچکدام ثابت و پایدار نیستند و زود به زود عوض میشوند اما هویت تو ثابت است تو مجموعهای گسترده از احساسات و افکار هستی نه یکی از آنها.
هویتی برای خودت تعریف کن و به آن متعهد باقی بمان
دوست داری تو را به عنوان چه انسانی بشناسند؟ فردی دمدمیمزاج و ضعیف؟ منفی باف ؟ یا شخصیتی قدرتمند و جذاب؟ شوخ طبع یا آرام و سهل گیر؟ هر هویت مثبتی را که دوست داری آگاهانه انتخاب کن و دائما و دائما احساسات و افکارت روی آن هویت تنظیم کن، وقتی مضطرب شدی رهایش کن و دوباره به احساسی که انتخاب کردهای برگرد. بعد از مدتی تمرین، توانایی ات برای باقی ماندن در چنین شخصیتی افزایش مییابد، بعد از مدتی یک رشته نازک ارتباط عصبی درون مغزت تقویت میشود و به جاده ابریشمیتبدیل میشود که به راحتی توی مغزت فعال شده و ارتباطات منفی عصبی گذشته دائما و دائما تضعیف میشوند و از بین میروند.